آرزوی یک طفل معصوم!!
خداوندا!!
میدونم که بچه ها باید خوب و باادب باشن.میدونم که بچه ها نباید کار بد بکنن.میدونم که اونها باید تمیز باشن.میدونم که نباید انگشتشون رو توی دماغشون کنن.چون هم دماغشون مثل خرطوم بزرگ میشه و هم خیلی کار زشتیه.حتی میدونم وقتی بچه ها انگشتشون رو توی دماغشون میکنن فقط باید به بهانه خاروندن دماغ باشه.از این به بعد قول میدم توی مهمونی ها مؤدب باشم.قول میدم وقتی به دستشویی رفتم توی دمپایی رو پر از آب نکنم تا نفر بعدی که پاشو توی دمپایی کرد ، جورابش خیس نشه!قول میدم دوغ های سر سفره رو اونقدر تکون ندم که وقتی مهمون ها در اونو باز کردن هیکلشون به گند کشیده بشه!فقط از تو میخوام کاری کنی که این آقاهه که کنار من نشسته یه لحظه روشو اون طرف بکنه تا من بتونم سریع انگشتم رو از دماغم بیرون بیارم تا چیزایی که بهش چسبیده با دستمال پاک کنم!فقط همین!
دوستان نتیجه میگیریم هروقت از خدا چیزی میخوایم هرچند کوچیک طوری مظلوم نمایی کنیم تا دل خدا هم ریش بشه بلکه کارمون بگیره،البته این خودش یه دوره کلاس میخواد تا قشنگ بافنونش آشنا شین.میگم همین پسره خوبه ها!هرچی باشه از ماها بهتره.من میشناسمش اگه خواستین بهش میگم شاید قبول کنه
راستی در مورد حجاب یه نظر سنجی هم توی وبلاگ گذاشتم حتما شرکت کنید
فقط جون خودتون 1 بار بیشتر نزنید تا نتیجه ای که میگیریم درست دربیاد
[ دوشنبه 89/3/10 ] [ 7:57 عصر ] [ زینب جون ]